تیم ما بر آن شده که جهت جلوگیری از اتلاف وقت کاربران عزیز اقدام به گردآوری مجموعه ای از وبسایتهایی کند که شما به دنبال کسب درآمد از آنها هستید. ولی هدف ما فقط اطلاع رسانی می باشد و به هیچ عنوان شما را ترغیب به عضویت در این سایتها که البته رایگان می باشند نمی کنیم. امیدواریم با تلاش خود در این زمینه موفق باشید و به هدف خود که درآمدزایی می باشد برسید. به امید خدا هر از گاهی به تعداد این سایتها می افزاییم.
ادامه...
سلام..کار زیبا و پر مهری بود انشاالله خودشون کمکمون کنن..راستی دوستان اون هایی که میگن چرا چت را بستین..دوروز به احترام اون بزرگان صبر کنین..من خودمم یکی بم گفت بیا نظر بده و بگو خوبه وگرنه قصد نداشتم توی این ایم بیام..تسلیت بر همگان
سلام سید جون اون عزیزی که میگه میان توی چت دختر بازی اینم بگه که اول اینکه همه ی پسرا اینجوری نیستن....حتی اگه 1 نفر هم این کارو نکنه حق جمع بستن رو نداره دوم اینکه دخترا هم بعضیاشون همینجورین پس فقط پسرا رو مقصر ندونین چهارم اینکه تعداد اون افراد بی فرهنگ خیلی کمه پنجم اینکه این مطلب سوم نداشت ششم اینکه هر چت کردن دخترو پسری اسمش این چیزی که شما میگی نیست با تشکر امضا خودم
به مناسبت رحلت رسول اکرم(ص) در سال یازدهم هجرت رسول اکرم (ص) در آخرین سفرحج (در عرفه)، در مکه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت خود خبر داد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود که پیامبر هم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد. پیامبر اکرم (ص) یک ماه قبل از رحلت فرمود: فراق نزدیک شده و بازگشت به سوى خداوند است. نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم و من دو چیز گران در میان شما مى گذارم و مى روم: کتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به من خبر داد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمن وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود. در حجه الوداع در هنگام رمى جمرات فرمود: "مناسک خود را از من فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید." روزى به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین و نگرانند. پیامبر در حالى که به فضل بن عباس و على بن ابىطالب (ع) تکیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس ازدرود و سپاس پروردگار، فرمود: "به من خبر داده اند شما از مرگ پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است که جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد." روزی دیگر پیامبر (ص) با کمک علی (ع) و جمعی از یاران خود به قبرستان بقیع رفت و برای مردگان طلب آمرزش کرد . سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود: " کلید گنجهای ابدی دنیا و زندگی ابدی در آن، در اختیار من گذارده شده و بین زندگی در دنیا و لقای خداوند مخیر شده ام، ولی من ملاقات با پروردگار و بهشت الهی را ترجیح داده ام." در چند روز آخر از زندگى رسول اکرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود: "اى مردم! آتش فتنه ها شعله ور گردیده و فتنه ها همچون پارههاى امواج تاریک شب روى آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید. آگاه باشید که من درباره ثقلین از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می کنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم ( کتاب خدا و اهل بیتم ). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت می رسید." آنگاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند. در آخرین روزها پیامبر به علی (ع) وصیت نمود که او را غسل و کفن کند و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد: " ای رسول خدا ، می ترسم طاقت این کار را نداشته باشم. " پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد . آنگاه انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آنها را به علی سپرد. فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود: " برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید." ام سلمه، همسر پیامبر گفت: " علی را بگویید بیاید. زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست." هنگامی که علی (ع) آمد ، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آنگاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نواده های پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند. علی (ع) خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود: "علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم." سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
بمناسبت رحلت امام حسن مجتبی (ع) و رحلت امام رضا (ع) هر که بشنیده صداى مجتبى تا ابد شد مبتلاى مجتبى سالها بهر حسین باید گریست تا کنى درک عزاى مجتبى
با نام رضا به سینه ها گل بزنید با اشک به بارگاه او پل بزنید فرمود که هر زمان گرفتار شدید بر دامن ما دست توسل بزنید
رحلت پیام آور عشق و محبت (رسول خاتم) ، نوه بزرگوارشان ،غریب مدینه و بقیع (امام مظلوم امام حسن مجتبی ) و رحلت آفتاب هشتم امامت و ولایت را به صاحت پر نور و برکت بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداء و کلیه پیشوایان و رهروان ان امامان واجب تسلیت و تعزیت عرض می نمایم . آجرک الله یا ابا صالح المهدی .
سلام سیدجان من تازه واردم ازاین چت زیاد سر درنمیارم ولی همیشه میگن هرچی هستی واسه خودت باش من امروز تبل زدم ولی یه چیزیو حقیقت میگم من بعداز این همه ثواب میدونم گناه میکنم ولی بازم میگم تو میتونی از چت خصوصیا سر بزنی شاید تونستی اصلاح کنی ممنون که نوشته هامو میخونی
سید من یه سوال دارم من خیلی خیلی عاشقم چیکارکنم سنمم 18ساله به خداهرروز دارم گریه میکنم به خدا خواب ندارم شب وروز الان نزدیک 30 ساعته نخوابیدم؟
اگه واقعا اینجوریه خب برو جلو و حرف دلتو بزن اگرچه قبلش یا باید سربازیتو تموم کرده باشی یا تحصیلاتتو یه کاریش کرده باشی. در هر حال به جای گریه یه فکر اساسی بکن یا برو پیش یه مشاوره ماهر
سلام به همگی و نخسوزن سید جوووووووووووون اومدم بگم امیدوارم مشکلتون حل بشه مریم خانم بجای اون 3 خواهری که گفتید ما دعا میکنیم شاید گرفت.......خدارو چه دیدی نه امیدوارم مشکل همه حل بشه
سلام ب مدیریت محترم و بچه های گل آریا امیدوارم همگی حالتون خوب باشه آفتاب روز هشتم ربیع الاول در حال طلوع بود، که آفتابی پرفروغ از دیگر سو غروب می کرد. او یازدهمین پیشوای آسمانی مردمان، حضرت امام حسن عسکری (ع) بود شهادت امام حسن عسگری رو به همه ی آریایی ها تسلیت میگم خوش باشید
امشب که زمین و آسمان می گرید / از ماتم عسکری جهان می گرید
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند / چون مهدی صاحب الزمان می گرید
سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، تسلیت باد. . .
شهادت یازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت حضرت امام حسن عسکری (ع)؛ پدر بزرگوار امام زمان (عج) را به حضرتش و بر همه ی منتظرن آن حضرت تسلیت می گویم...
السلام علیک یا حسن ابن عسکری یا حجت الله اجرک الله... ای امام زمانم تسلیت... ای مهدی جانم شهادت پدرت به دل ماسوز اورد
مولای من! اگر آفتاب می درخشد، به نام توست! اگر ماه می دمد، به احترام توست! اگر گل می خندد، اگر آبشار می رقصد و اگر پرنده می خواند، به خاطر تو و عشق آسمانی توست که جلوه جاودانی حیات را به تماشا گذاشته است!
... آن روز، تن رنجوری که داغ غربت بر دل، خستگی هایش را پشت سر می گذاشت، در بهار جوانی، به تجربه خزان نشست و همسایگی عرش را برگزید؛ مردی که کوردلان «بنی عباس»، به آفتاب جمالش رشک می بردند؛ کوردلانی که با چهره های سیاه، اندیشه های سیاه، دست های سیاه و جامه های سیاه، جهل مجسّم تاریخ بودند؛ جهلی که حتی «بوجهل و بولهب» را شگفت زده می کرد!
آن روز، نگاه تاریخ، شاهد غربت امامی بود، که هم چون جدش، امام موسی کاظم علیه السلام ، تشییع می شد؛ امام غریبی که تنهایی اش را آسمان، هیچ گاه فراموش نخواهد کرد! امام غریبی که تنها فرشتگان الهی، پرستارانِ خلوت رنجوریش بودند!
اَلسَّلامُ عَلیْکَ یا وَلیَّ النِّعَم؛ السلام علیکَ یا هادیَ الْاُمَمْ؛ السلام عَلیک یا سَفینَةُ الْحِلْم؛ السلام علیک یا اَبَا الاِمامِ الْمُنْتَظَر؛
امشب که زمین و آسمان می گرید / از ماتم عسکری جهان می گرید جا دارد اگر شیعه خون گریه کند / چون مهدی صاحب الزمان می گرید سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، تسلیت باد...
سلام سید من الان اینارو دیدم میخاستم یه سوال کنم که ناراحت نشین شما واقعا بیکارینو جواب مارو میدین؟ این چه جوابی بود میگم دارم از عاشقی میمیرم بعد میگی برو سربازی نه بابا شما بزرگا همیشه به عقل کار میکنین نه به احساس البته حق میدم چون شما جوووون نیستین بفهمین ماااااااااااااا جوووونا چی میکشیم ته دلمون چیه؟؟ البته یه سوال من شمارو چجوری تو چت روم پیدا کنم؟؟؟
بسیار لسیار از تحمل شما ممنونم ندیدم مدیریتی در این بخش که تاب تحملش بالا باشه و نظرات مخالفین رو هم ثبت کنه مرحبا برشما اینه فرهنگ سازی کار خوبی کردین بنظر بنده متنهای مذهبی و تربیتی نیز داخل روم بزارید که استفاده میشه بازم ممنونم التماس دعا از همه بچه ها
سلام:کارتون خیلی عالی بود. نمیدونم چی بگم. نظرات مختلفی وجود داشت. بعضیها گفتن از ظاهر سازی بوده و بعضیها دوست نداشتن. و بعضیها گفتن باید باشه و حرفای خوب زده بشه اما خیلی ها ظرفیت اینو ندارن. من نمیگم چه مرام و مسلکی دارم .اما اینو میدونم باید احترام بعضی از اسطوره ها را نگه داشت در هر کشوری . و این اسطوره ها جهانی هستند یعنی انسانهای آزاده با هر مکتبی دارن بهشون احترام میزارن. و ما که در ایران زندگی میکنیم و با همه وجود میبینیم و لمسشون میکنیم . من تقریبا از اول امسال عضو شدم و اینجا اکثرا سکوت اختیار کردم.میخاستم شعر بگم.دیدم خیلی پرحرفی کردم.
[ بدون نام ]
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 ساعت 07:21 ب.ظ
اخه به اینم میگن کار خوب خاک تو سرتون بچه کوچولوها شهادته که شهادته اصلا به ماچه یالله این چت رومو باز کنید تا نکشتمتون مگه شهادته کیه اونم مثله ما ادمه
ناشناس
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 ساعت 08:39 ب.ظ
سلام کار خوبی کردی ولی بهتر بود تو روم هم استفاده بکردین از کلمات نه ببندین
[ بدون نام ]
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 ساعت 09:23 ب.ظ
بابا بسه دیگه شهادته که شهادته به ما چه الان ما بخندیمیاگریه کنیموالله اخه عجب کاره بی معنی هستزود باش بازش کنید
یکیتا 24
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 ساعت 09:50 ب.ظ
واقعا ممنون خیلی خوشحال شدم که هنوزم هستن ادمایی که انقد بزرگ وارانه می اندیشند بچه ها واسه ی همه دعا کنین دعا کنین به حق فاطمه ی زهرا هممون رو سفید بشیمیا فاطمه ی زهرا التماس دعا
[ بدون نام ]
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 ساعت 09:59 ب.ظ
موندم که این چت رم چیه که به خاطر یه روز شهادت که تعطیلش کردن دارن میکشن هم دیگه رو مگه شما مسمون نیستین
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
اخه چرا. من دلم واسه ی همدمم تنگ شده خواهش میکنم درستش کنید
کار بسیار خوبی بود ممنون این ایام رو به همه عزیزان تسلیت میگم
سلام..کار زیبا و پر مهری بود انشاالله خودشون کمکمون کنن..راستی دوستان اون هایی که میگن چرا چت را بستین..دوروز به احترام اون بزرگان صبر کنین..من خودمم یکی بم گفت بیا نظر بده و بگو خوبه وگرنه قصد نداشتم توی این ایم بیام..تسلیت بر همگان
شهادت امام رضا به همه اریا ییها تسلیت باد
سلام سید جون
اون عزیزی که میگه میان توی چت دختر بازی اینم بگه که
اول اینکه همه ی پسرا اینجوری نیستن....حتی اگه 1 نفر هم این کارو نکنه حق جمع بستن رو نداره
دوم اینکه دخترا هم بعضیاشون همینجورین پس فقط پسرا رو مقصر ندونین
چهارم اینکه تعداد اون افراد بی فرهنگ خیلی کمه
پنجم اینکه این مطلب سوم نداشت
ششم اینکه هر چت کردن دخترو پسری اسمش این چیزی که شما میگی نیست
با تشکر
امضا خودم
[:S025
نه نه نه:]
به مناسبت رحلت رسول اکرم(ص)
در سال یازدهم هجرت رسول اکرم (ص) در آخرین سفرحج (در عرفه)، در مکه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت خود خبر داد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود که پیامبر هم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد. پیامبر اکرم (ص) یک ماه قبل از رحلت فرمود:
فراق نزدیک شده و بازگشت به سوى خداوند است. نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم و من دو چیز گران در میان شما مى گذارم و مى روم: کتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به من خبر داد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمن وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود.
در حجه الوداع در هنگام رمى جمرات فرمود: "مناسک خود را از من فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید."
روزى به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین و نگرانند. پیامبر در حالى که به فضل بن عباس و على بن ابىطالب (ع) تکیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس ازدرود و سپاس پروردگار، فرمود: "به من خبر داده اند شما از مرگ پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است که جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد."
روزی دیگر پیامبر (ص) با کمک علی (ع) و جمعی از یاران خود به قبرستان بقیع رفت و برای مردگان طلب آمرزش کرد . سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود: " کلید گنجهای ابدی دنیا و زندگی ابدی در آن، در اختیار من گذارده شده و بین زندگی در دنیا و لقای خداوند مخیر شده ام، ولی من ملاقات با پروردگار و بهشت الهی را ترجیح داده ام."
در چند روز آخر از زندگى رسول اکرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:
"اى مردم! آتش فتنه ها شعله ور گردیده و فتنه ها همچون پارههاى امواج تاریک شب روى آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید. آگاه باشید که من درباره ثقلین از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می کنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم ( کتاب خدا و اهل بیتم ). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت می رسید."
آنگاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند. در آخرین روزها پیامبر به علی (ع) وصیت نمود که او را غسل و کفن کند و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد: " ای رسول خدا ، می ترسم طاقت این کار را نداشته باشم. "
پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد . آنگاه انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آنها را به علی سپرد.
فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود: " برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید." ام سلمه، همسر پیامبر گفت: " علی را بگویید بیاید. زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست." هنگامی که علی (ع) آمد ، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آنگاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نواده های پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند. علی (ع) خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود:
"علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم."
سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
بمناسبت رحلت امام حسن مجتبی (ع) و رحلت امام رضا (ع)
هر که بشنیده صداى مجتبى
تا ابد شد مبتلاى مجتبى
سالها بهر حسین باید گریست
تا کنى درک عزاى مجتبى
با نام رضا به سینه ها گل بزنید
با اشک به بارگاه او پل بزنید
فرمود که هر زمان گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید
رحلت پیام آور عشق و محبت (رسول خاتم) ، نوه بزرگوارشان ،غریب مدینه و بقیع (امام مظلوم امام حسن مجتبی ) و رحلت آفتاب هشتم امامت و ولایت را به صاحت پر نور و برکت بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداء و کلیه پیشوایان و رهروان ان امامان واجب تسلیت و تعزیت عرض می نمایم .
آجرک الله یا ابا صالح المهدی .
دمتون گرم خوشم اومد
یاشا سید داش قشه ایشدی اجرن الله طرفینن اگه نتونستی بخونی بگو واست ترجمش کنن
هرچی هست میدونم خوبه
سلام سیدجان من تازه واردم ازاین چت زیاد سر درنمیارم ولی همیشه میگن هرچی هستی واسه خودت باش من امروز تبل زدم ولی یه چیزیو حقیقت میگم من بعداز این همه ثواب میدونم گناه میکنم ولی بازم میگم تو میتونی از چت خصوصیا سر بزنی شاید تونستی اصلاح کنی ممنون که نوشته هامو میخونی
پس جوااااااااااااب چی شد سید جون
سلام
جواب نداشت دیگههههه! سوال مگه پرسیدی؟!!
سید من یه سوال دارم من خیلی خیلی عاشقم چیکارکنم سنمم 18ساله به خداهرروز دارم گریه میکنم به خدا خواب ندارم شب وروز الان نزدیک 30 ساعته نخوابیدم؟
اگه واقعا اینجوریه خب برو جلو و حرف دلتو بزن
اگرچه قبلش یا باید سربازیتو تموم کرده باشی یا تحصیلاتتو یه کاریش کرده باشی.
در هر حال به جای گریه یه فکر اساسی بکن یا برو پیش یه مشاوره ماهر
سلام به همگی و نخسوزن سید جوووووووووووون
اومدم بگم امیدوارم مشکلتون حل بشه مریم خانم بجای اون 3 خواهری که گفتید ما دعا میکنیم شاید گرفت.......خدارو چه دیدی
نه
امیدوارم مشکل همه حل بشه
به امید دیدار همگی
سید جون سلام / خدایا دل محزون دوستان خدا را مسرور بگردان
کار خوبی کردینخواهش می کنم شکلک های بیشتر تو روم بزارین.
از پیش تُراب سوی آسمان اشاره کرد و رفت/
راه خانه گرفت و لطفی به بیچاره کرد و رفت/
وقت سفر است و این مسافر بعدیِ بقیع
تسبیح قدیمیِ مادری اش را نظاره کرد و رفت/
درون خانه همسری در انتظار قتل او..
شاید همه گفتند جواب را استخاره کرده و رفت/
به خانه آمد و سخنش..... آمَدَم مادر ......
سَمِ درونِ ظرفِ وفا جگرش را پاره کرد و رفت/
لخته های خون حیدری اش به روی
پیرهنش نه به سمتِ سما فواره کرد و رفت/
ازدستِ همیشهِ کریمِ او جُدا شد عاقبت
دانه های تسبیحِ مادری اش را آواره کرد و رفت/
حِلمِ حسنی منتصب است برغریب
صلحی عجیب با خودش دگرباره کرد و رفت/
مدینه در غم غروب آسمان دوم علیست
فروزندگی اش را درحجاز نیمهِ کارهِ کرد و رفت/(م.م)
سلام ب مدیریت محترم و بچه های گل آریا
امیدوارم همگی حالتون خوب باشه
آفتاب روز هشتم ربیع الاول در حال طلوع بود، که آفتابی پرفروغ از دیگر سو غروب می کرد. او یازدهمین پیشوای آسمانی مردمان، حضرت امام حسن عسکری (ع) بود
شهادت امام حسن عسگری رو به همه ی آریایی ها تسلیت میگم
خوش باشید
با اینکه از تعطیل شدن روم یکم ناراحت شدم اما واقعا کار خوبیه.
امشب که زمین و آسمان می گرید / از ماتم عسکری جهان می گرید
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند / چون مهدی صاحب الزمان می گرید
سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، تسلیت باد. . .
شهادت یازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت حضرت امام حسن عسکری (ع)؛ پدر بزرگوار امام زمان (عج) را به حضرتش و بر همه ی منتظرن آن حضرت تسلیت می گویم...
السلام علیک یا حسن ابن عسکری
یا حجت الله اجرک الله...
ای امام زمانم تسلیت...
ای مهدی جانم شهادت پدرت به دل ماسوز اورد
مولای من! اگر آفتاب می درخشد، به نام توست! اگر ماه می دمد، به احترام توست!
اگر گل می خندد، اگر آبشار می رقصد و اگر پرنده می خواند، به خاطر تو و عشق آسمانی توست که جلوه جاودانی حیات را به تماشا گذاشته است!
... آن روز، تن رنجوری که داغ غربت بر دل، خستگی هایش را پشت سر می گذاشت، در بهار جوانی، به تجربه خزان نشست و همسایگی عرش را برگزید؛ مردی که کوردلان «بنی عباس»، به آفتاب جمالش رشک می بردند؛ کوردلانی که با چهره های سیاه، اندیشه های سیاه، دست های سیاه و جامه های سیاه، جهل مجسّم تاریخ بودند؛ جهلی که حتی «بوجهل و بولهب» را شگفت زده می کرد!
آن روز، نگاه تاریخ، شاهد غربت امامی بود، که هم چون جدش، امام موسی کاظم علیه السلام ، تشییع می شد؛ امام غریبی که تنهایی اش را آسمان، هیچ گاه فراموش نخواهد کرد! امام غریبی که تنها فرشتگان الهی، پرستارانِ خلوت رنجوریش بودند!
اَلسَّلامُ عَلیْکَ یا وَلیَّ النِّعَم؛ السلام علیکَ یا هادیَ الْاُمَمْ؛ السلام عَلیک یا سَفینَةُ الْحِلْم؛ السلام علیک یا اَبَا الاِمامِ الْمُنْتَظَر؛
التمــــــــــــــــاس دعا
na khosham oonad feker mikardam ..............................
امشب که زمین و آسمان می گرید / از ماتم عسکری جهان می گرید
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند / چون مهدی صاحب الزمان می گرید
سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، تسلیت باد...
سلام
اومدم اینجاببینم شمابرای شهادت کاری کردیدیانه صبح اومدم خبری نبودالان که دیدم خوشحال شدم.لطفادرروزهای عادی ازاحادیث ائمه توصفحه چت استفاده کنید.باتشکر
یعنی یکشنبه راس ساعت 4 بعدازظهر که شد دیگه چت کردن حلاله
خدایاااااااا
بار الهااااااااااااااا
به من صبر عطا کن!
یه چیز بهتر از صبر هم هست خدا اونو به هممون بده
معرفت
شعور
عاقبت بخیری
و شوهر واسه ترشیده ها
همینا منظورته دیگه
التماس دعا
گزینه چهارم صحیح است
اگه گذاشتین من جدی باشم
سید ما رو یا خودتو؟
مهدیار داری پاچه خواری میکنی خیارشور مرباسی
منم تسلیت میگم ولی فک نکنم تعطیلی کاره خوبی باشه خوشم نیومد از تعطیلی روم
مهرنازم که اینجارو واسه خودش برداشته
مسخره ها
سلام سید من الان اینارو دیدم میخاستم یه سوال کنم که ناراحت نشین شما واقعا بیکارینو جواب مارو میدین؟ این چه جوابی بود میگم دارم از عاشقی میمیرم بعد میگی برو سربازی نه بابا شما بزرگا همیشه به عقل کار میکنین نه به احساس البته حق میدم چون شما جوووون نیستین بفهمین ماااااااااااااا جوووونا چی میکشیم ته دلمون چیه؟؟ البته یه سوال من شمارو چجوری تو چت روم پیدا کنم؟؟؟
سیدفردا میام ت. چت جواب میخواما!!!!!!!!!!
ممنون کار خوبیه!
سهلاااام عاقاااا چه طرح جالبیه سید احسنت......
هههههه سید مگه تو پیر مردی آیااااا؟ این امیر میگه هااااا!
فراموشم شد منم تسلیت میگم التماس دعاااااا
سلام کار عالی بود به امید اینکه بتونیم معرفت اهل بیت رو درزندگیمون پیاده کنیم و به امیداینکه انسان باشیم
بچها التماس دعا,واسم فاتحه بفرستید,شاید دیگه فردا بینتون نباشم
دوستتون دارم
بسیار لسیار از تحمل شما ممنونم ندیدم مدیریتی در این بخش که تاب تحملش بالا باشه و نظرات مخالفین رو هم ثبت کنه مرحبا برشما
اینه فرهنگ سازی کار خوبی کردین بنظر بنده متنهای مذهبی و تربیتی نیز داخل روم بزارید که استفاده میشه بازم ممنونم
التماس دعا از همه بچه ها
توی آریا دموکراسی و آزادیه!
این چه کاریه خوووووووووو چرا چت رو تعطیل کردین مردمو الاف کردین اه اصابمو خراب کردین اه اه اه
اخه من چه گناهی کردم دلم برا دوستام تنگه
بابا چرا چت رو قطع کردین خب شهادته چرا چت رو قطع کردن بابا من منتظرم بگی بیاد قرار دارم بابا اذیت نکنید جون هر کی دوس دارین
توروخدا چت رو باز کنید
بازش کنیددددددددد مردمو الاف نکنیددددد خواهشششششششششششش
سلام:کارتون خیلی عالی بود. نمیدونم چی بگم. نظرات مختلفی وجود داشت. بعضیها گفتن از ظاهر سازی بوده و بعضیها دوست نداشتن. و بعضیها گفتن باید باشه و حرفای خوب زده بشه اما خیلی ها ظرفیت اینو ندارن. من نمیگم چه مرام و مسلکی دارم .اما اینو میدونم باید احترام بعضی از اسطوره ها را نگه داشت در هر کشوری . و این اسطوره ها جهانی هستند یعنی انسانهای آزاده با هر مکتبی دارن بهشون احترام میزارن. و ما که در ایران زندگی میکنیم و با همه وجود میبینیم و لمسشون میکنیم . من تقریبا از اول امسال عضو شدم و اینجا اکثرا سکوت اختیار کردم.میخاستم شعر بگم.دیدم خیلی پرحرفی کردم.
سلام خوبه که تعطیل کردین
فقط یه سوال چرا امتیاز من هی خورده میشه؟؟؟
من اول 5000وخورده ای داشتم
بعد شد 2000وخرده ای
درس که نشد هیچی وقتی امتیازم شد 5900 باز شد 4500چرا؟؟؟؟
لطفا دلیلشو به میلم ارسال کنید
SALAM BAD NABOOD AMA NABAYAD KAMEL GHAT MIKARDIN
سلام دوستای گلمممممم. التماس دعا دارم ناجوووووووووور وفاتم تسلیت میگم
اخه به اینم میگن کار خوب خاک تو سرتون بچه کوچولوها شهادته که شهادته اصلا به ماچه یالله این چت رومو باز کنید تا نکشتمتون مگه شهادته کیه اونم مثله ما ادمه
کارخیلی خوبی کردین ولی مابازاواره موندیم کجابریم
سلام کار خوبی کردی ولی بهتر بود تو روم هم استفاده بکردین از کلمات نه ببندین
بابا بسه دیگه شهادته که شهادته به ما چه الان ما بخندیمیاگریه کنیموالله اخه عجب کاره بی معنی هستزود باش بازش کنید
واقعا ممنون خیلی خوشحال شدم که هنوزم هستن ادمایی که انقد بزرگ وارانه می اندیشند بچه ها واسه ی همه دعا کنین دعا کنین به حق فاطمه ی زهرا هممون رو سفید بشیمیا فاطمه ی زهرا التماس دعا
موندم که این چت رم چیه که به خاطر یه روز شهادت که تعطیلش کردن دارن میکشن هم دیگه رو مگه شما مسمون نیستین